امیرعلی امیرعلی ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

امیرعلی عشق مامان

سلام مااومدیم

سلام من اومدم بایه عالمه عکس  کارت بازی کاهرروزپسری شده انواع مختلفشوداره حیوان اشیاوغذاو میوه هاورنگ هاو.................... اگه گفتین امیرعلی کجاست  من اینجام دالیییییییییییی صبح ساعت 5روزی که دایی رضارفت دانشگاه دلمون واسه دایی جون تنگ میشه این ازبهمن ماهه جامونده دایی جونم میخوادپرستاربشه جاش خیلی خالیه ساعت 5هم توبیدارمیشی همیشه بیدار       ببینین کتاب قصه میخونم   شکلات خوردم مگه چیه یه ذره کثیف شدم  ببینین آب بازی میکنم دیگه مجبوریم .تازه دست به بقیه چیزام میزنم چه حالی میده   ...
22 اسفند 1391

خونه تکونی

بفرمایید درددلاموبخونین فکرکنم همگی همدردیم درانجام کارای کوزتی خدایی خوب بودچیزیم نشدافتادم ازپله هاوگرنه الان این شکلی بودم تواون عکس ششمی ازپست هفته دوم 18ماهگی لوازم برقی هارودیدین سیماشونومیکشه بیرون نزدیکه بیفته که من میرسم وگرنه همه هوارمیشن سرش وقتی میام پای کامپیوترقول میده دست نزنه ولی کلا3دقیقه است بعدوحشت زده میشی ازدیدن میزکامپیوتر همشم میگه مامانی....مامانی.....مامانی سرسام میگیری اندازه 5تابچه میچزونتم امروزمیرم خونه مامانم وتا5شنبه شب نیستم شایدبریم شیرنی درست کنیم کارای خونه تکونی هم هنوزمونده سرویساروضدعفونی نکردم بخش چندش آورخونه تکونی چرخ خیاطیمونم خرابه بایددرستش کنیم یه عالمه کاردارم باهاش باغچمونم هنوزسبزی نک...
22 اسفند 1391

ادامه پست قبلی

دوستان بازم عکس بفرمایید گلم دالی میکنه حالاهرجاباشه   نگاه مرموزانه   شکلات من    همه جاپرازشکلات شد هروقت لباسشویی روروشن میکنم فرارروبه قرارترجیح میده دورادورمیبینش آب گیری که میکنه میترسه امیردست به سینه سرسفره هم بعضی وقتا اینطوری میشینه هروقت میخوادبگه پسر خوبیم   وقتی میخواددعامون کنه   همه مون باهم توی حال می خوابیم اتاقمون سرده امیرعلی پیش به سوی خواب تلفن بیچارمون که شده اسباب بازی اقاازوقتی خراب شده اینم یه مدل ژست گرفتنش این هفته به خرید وخونه تکونی مشغولم وهنوزم ادامه داردشبااینجوری میخواب...
21 اسفند 1391

هفته دوم 18ماهگی

بازم ببخشیددیرآپ کردم ولی دست پراومدما گل مامان هرکی میره دسشویی فورامیری میشینی دم در   اگرم دیرکنه بیچاره میکنی طرفوبس که صدامیزنی   وقتی گل من دستشومیکشه    شیطونک همیشه وازهمه جابالامیره بده که بازپرش هم میزنه این هم اپن خونمون که یه روزم درامان نیست وقتی جیگرم دالی بازی میکنه ازپشت گل آجیلامونوگرفتیم واسه اولین بارآجیل خوردبی دندون همشوتودهنش نگه داشته  گل درپشت گل خب مامان شماکه اونجاجانمیشی پسرم به تلویزیونم دورادورنظارت داره من دوست ندارم ببینه ...
21 اسفند 1391

یه پست پرازجوجه

عکسای 1ماه اول پسرم                  اولین روز کارماشده بود نگاه کردن بهاین جوجه جوجم خیلی صورتشو دهانش قرمزبودمیگفتن چون زیادگرمی خوردماینم بغل مامانش  این عکس سه روزگیشه 18روزگی جوجه چه غمناکم خوابیده حالا  20روزگی همچین ذل زده گوشی ندیده یه جوجه 20روزه 25روزگی ملوسکم بازم25روزگی لبخند ویک ماهگی جیگرم ...
21 اسفند 1391

یک تاسه ماهگی

چون ما15ماهگی وبلاگ روساختیم پس کم کم ماه های قبل روتکمیل میکنم وکارهای اون ماه روازدفترخاطرات پسرم اینجامینویسم                    ادامه مطلب                  یه عالمه عکس                    ٤٠روزگی 44روزگی وقتی میخواستم سرشوبتراشم ٥٨روزگی امروزآغورویادگرفتی 2ماهو6روز 2ماهو12روز 2ماهو16روزگی 2ماهو18روزگی 2ماهو22روز ...
21 اسفند 1391